امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

شازده کوچولو ما

شِی شیطونکی!

14 ماهگی رو هم پشت سر گذاشتی و وارد ماه پانزدهم شدی. امروز داشتم فکر میکردم  کِی اون روز میرسه که من اینجا بنویسم 15 ساله شدی؟ و از این فکر قلبم تند تند شروع کرد به تپیدن. حتی فکر کردن بهش هم منو هیجان زده میکنه.  این روزا حسابی شیطون شدی.  درب کشوهای درآورو باز میکنی و  برای بالا رفتن ازشون به عنوان پله استفاده میکنی. دستت به بالای میز نهارخوری، کابینت آشپزخونه و کشوهای بالایی کمد و درآورهم میرسه. به همین خاطر هیچ وسیله ای از دستت در امان نیست.   هرچی به دستت برسه پرت میکنی مخصوصا گوشی موبایل،تلفن و کنترل.  امیرمحمد کجاست خبر داری؟ توی کشو!!! روی میز توالت!!! ...
22 ارديبهشت 1391

ماه تولد تو!

خاله نوشن برای تولدت یه شلوار   و کتاب ماه تولدتو خریده بود.... ماه تولد تو   کدوم ماه قشنگه؟ لباسی که طبیعت   تنش کرده چه رنگه؟     به دنیا اومدی تو   آخرای زمستون ماه قشنگ اسفند آخر برف و بارون       هدیه و شمع و خنده جشن و چراغ و پولک گل قشنگ و نازم تولدت مبارک     ماه تولد تو    کدوم ماه قشنگه؟ لباسی که طبیعت   تنش کرده چه رنگه؟     به دنیا اومدی تو   آخرای زمستون ماه قشنگ اسفند آخر برف و بارون     خورشی...
22 ارديبهشت 1391

سال نو مبارک 2!

  سیب شود رویتان    سرخ و سپید و قشنگ سبزه شود جانتان           سبزوبلند و کمند سیر شود کامتان                 ازکرم کردگار سکه شود کارتان                 روزیتان برقرار ماهی عمرت بود             پرحرکت پرتلاش غم بشود سنجدی           رخت ببندد یواش       پر زحلاوت شود            چون سمنو زندگی      غرق سعادت شود              شیوه این بندگی ...
5 ارديبهشت 1391

بانوی فرانسوی!

une femme de France این عکس رها خانومه که نوروز امسال گرفته شده. نتونستم ازش بگذرم...  الهی من فدای اون ژست خانومانه ات بشم....   ...
13 فروردين 1391

تولدم مبارک!

ما اومدیم...      بـابـام مي گه مــرد شدي                  از كوچيـكي رد شدی مـامـان ميـگه فـدات شم              قربون اون چشات شـم قــــراره يك ســـاله شي                 عــاقل و بــالـنده شي دوشنبه 8 اسفند                              با شا...
11 اسفند 1390

11 ماهگی پرماجرا!

  دیگه شمارش معکوس برای اولین تولدت داره شروع میشه تولد یک سالگیتو میخوام با تم میکی موس برگزار کنم.چون خودم عاشق شخصیت های والت دیسنی مخصوصا میکی موس هستم!از همین حالا شروع کردم به طراحی کارت تولد، تزیینات و ..و البته چند وقت یه بار عکساشو برای خاله نوشین ایمیل میکنم و اونم اِشکالامو میگه. خلاصه حسابی سرم شلوغه چون فقط یک ماه مونده به دومادی پسرم! الآن دیگه کاملا متوجه حرفام میشی. وقتی بهت میگم برو توپت رو بیار بازی کنیم میری و توپتو از هرجا که باشه پیدا میکنی و میاری. البته اینم بگم که عاشق توپ بازی و پرتاب هرچی شبیه توپه (مثل پرتقال، سیب،و...) هستی و توی این کار خیلی هم مهارت داری. شوت کردن توپ با پارو هم دایی امیر (شوهر...
13 بهمن 1390

بفرمایید هندونه!

  امسال برخلاف هرسال که شب یلدا خونه پدرجون(پدر من) بودیم، رفتیم خونه آقا جون (پدر بابا شهرام). جالب اینکه همه فامیلای ما خونه پدر جون جمع بودن و خونه ی آقا جون فقط ما بودیم!!! و اولین شب یلدای "تو" کاملا خلوت برگزار شد .     هرچند آقاجون خیلی زحمت کشیده بود و کلی آجیل و میوه و انار و هندونه خریده بود ولی فکر نکنم "تو" فرق امشبو با شبهای دیگه متوجه شده باشی. و طبق معمول هرشب ساعت 10 لالا فرمودی و چیزی از اون همه خوراکی خوشمزه میل نکردی! یلدا بلندترین شب ساله. هرچند تفاوتش با شب قبلش فقط 1 دقیقه است اما همین یه دقیقه بیشتر پیش هم بودن ارزش اینو داره که براش جشن بگیریم. واژه «یلدا» ب...
12 بهمن 1390